زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام
ای شسته روی خویش، به خون جبین، علی تـسـبـیـح دانـهدانـۀ نـقــش زمـیـن عــلی زخم سنان و نیزه و شمشیر و تیر و سنگ بر جسمت آمـده ز یـسار و یمـیـن علـی چشمان خـونگـرفتـۀ خود باز کن ز هم لبخـند خصم و اشک پدر را، ببین علی تا واکـنـی لـبـی به سخـن، پـاک میکـنم خـونـابـه از دهـان تو، با آسـتـین عـلـی ازبس نشسته بر بدنت، زخم روی زخم چـیزی نمـانـده، زین بـدن نـازنـین علی فرقت جدا شد ازهم و دیدم به چشم خویش تـکـرار شد، شهادت حـبـلالـمـتـین علی تن: پاره پاره، فرق: دوتا کام: پُر ز خون هرگز ندیده، کُشته، کسی اینچنین علی قلبم ز سینه کنده شد و خـورد بـر زمین وقتی فـتاد قـامتت از صـدر زیـن عـلی "میثم" که نظم او زده آتش به هـر دلـی از سـوز ما بُـوَد نـفـسـش آتـشـیـن عـلی |